تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16484
بازدید دیروز : 52941
بازدید هفته : 148651
بازدید ماه : 201929
بازدید کل : 10593684
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 19 / 4 / 1395

فصل دوم .

انحرافات جنسى و راه درمان آن

زمينه ها.خروج انسان از مرز قوانين طبيعى حاكم بر نظام آفرينش , انحراف نام دارد.غريزه جنسى كه مبدا آفرينش آن را جهت خير و كمال و بقاى نسل بشر در وجود انسان به وديعت نهاده است , ممكن است مورد سؤ استفاده وتجاوز قرار گيرد((57)).زمـيـنـه هـاى انـحراف جنسى در شرايطى كه انسان , رشد مى يابد و پا به مرحله بلوغ مى گذارد, فـراوان بـوده و مـمكن است در دوران زندگى هرجوانى , پيش آيد و شهوت جنسى او را تحريك نمايد و در نهايت موجبات آلودگى و انحراف وى را فراهم سازد.تـخـيـلات تـحريك آميز جنسى و عوامل محرك محيطى به عنوان زمينه هاى انحرافند, اما عامل سـومـى كـه مـوجب دعوت انسان به سوى انحراف جنسى مى گردد, همان وسوسه هاى شيطانى است .بسم اللّه الرحمن الرحيم .قل اعوذ برب الناس * ملك الناس * اله الناس * من شر الوسواس الخناس * الذى يوسوس فى صدور الناس * من الجنه والناس ((58)).زمـانـى كه انسان در شرايط محيطى نامساعد و تحريك آميز قرار گيرد, خواسته هايى در او ظاهر مى شود.شـيـطـان ايـن خـواسـتـه هـاى نـفـسـانـى را در نظرش زيبا و دلفريب جلوه مى دهد و بگونه اى خناسانه((59))و مرموز از درون , فرد را به سوى ارتكاب وانجام عمل , وسوسه مى كند.از سوى ديگر, عقل نيز از درون انسان به مقابله برمى خيزد و انجام كار مورد نظر را مجاز نمى داند.شـيـطـان بـراى انـحراف , از كششها و تمايلات غريزى استفاده كرده و فرد را به ارضاى نامشروع شهوات جنسى فرا مى خواند.در مـقـابـل , عـقـلا و دانشمندان و پيامبران و هاديان الهى , جهت هدايت انسان به نيروى عقل و گـرايـش فـطرى خيرخواهى در انسان , تكيه كرده و او رابه ارضاى مجاز و منطقى غرايز جنسى دعوت مى كنند.ايـن جـنگ و ستيز,((60))يعنى , مقابله عقل و شهوت , ايمان و هواى نفس , نيروى الهى و نيروى شـيـطـانـى , در وجـود انـسان همواره در جريان است وبه خصوص در ابتداى دوران بلوغ , ظهور بيشترى مى يابد و تا آخر عمر ادامه دارد.هر كدام در موقعيتهاى زندگى انسان , غالب شوند, شخصيت فرد به همان سو, ميل پيدا مى كند و پرورش مى يابد.اگـر عـقـل و ايـمان بر او حاكم گردد, هدايت و رستگار و اگر شهوت و شيطان بر او تسلط يابد گمراه و زيانكار خواهد شد.نفس اماره در وجود آدمى ك بر اثر وسوسه هاى شيطان ك سعى دارد كه بر عقل((61))تسلط يافته و آن را اسـيـر خواسته هاى خود گرداند و انسان رادر مسيرى بكشاند كه ظاهرا گناه و فساد آن , معلوم نيست .از طرفى عقل تلاش دارد كه مهار نفس را به كمك ايمان در دست گرفته و آن را كنترل نمايد و در جهت خير و كمال و سلامت جسم و روان هدايت كند.بنابر اين شخصيت انسان , هميشه در معرض اين كشش وكوشش عقل و شهوت , خير و فساد, پاكى و آلودگى , سلامتى و انحراف , در نوسان است و اين جنگ و گريز, همواره ادامه دارد و تنها كسى مـى تواند از اين صحنه جنگ و مبارزه درونى , جان سالم بدر برد كه خود را مجهز به سلاح ايمان و تقوا نموده و از ابتداى جوانى به خودسازى و جهاد با نفس بپردازد.بايد در نظر داشت كه اين كار شدنى است و خداوند متعال ككه يگانه قدرت و محل اتكا و توكل و نـجـات دهنده انسان ضعيف در همه بلاها وگرفتاريهاست ك در اثر دعا و نيايش ((62))

 

موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 19 / 4 / 1395

 

دختر جوان و پوشش

دخـتـران جـوان اگـر بـه سعادت خويش علاقه مند باشند بايد از خودآرايى و خودنمايى در برابر مردان نامحرم خوددارى كنند.به تجربه , ديده شده كه دختران ناآگاه و ضعيف النفس بيشتر به خودآرايى و خودنمايى مى پردازند و سعى دارند كه ظاهرى دلفريب از خود نشان دهند و از توجه به شخصيت واقعى و باطنى خود و كمالات روحى غفلت ورزند.غفلت از ياد خدا و ورود به گناه كم كم زمينه را براى انحطاط و ابتذال آنها فراهم مى سازد.حـجـاب ارزشـى اسـت كه رعايت آن به دختر, پاكى و سلامتى مى بخشد, او را همچون گوهرى درون صدف از شر آفتها, وسوسه ها و آلودگيهامصون نگاه مى دارد و به خدا نزديك مى گرداند.كسانى كه به بى حجابى و بدحجابى دست مى زنند, اكثرا نمى انديشند و تعقل نمى كنند و تنها آلت دست وسوسه هاى نفسانى خود قرارمى گيرند.خودنمايى و خودآرايى در صحنه اجتماع به شخصيت عفيف زن لطمه وارد مى سازد.بـا وقـار بـودن دخـتـر و رعايت نمودن حريم بين محرم و نامحرم به او اصالت مى بخشد و او را در ديدگان همه قابل تعظيم و احترام مى گرداند.حجاب در واقع , مصونيتى است براى دختر جوان كه او را از فروريختن شخصيت , نجات مى بخشد و از طرفى پسران جوان را از خطر انحراف باز مى دارد.در جـوامـعـى كـه بـى حـجابى را ترويج مى كنند,دختران بازيچه دست قدرتهاىاستعمارگران مى شوند, بطورى كه از استوارى شخصيت و تقدس وعفتى كه شايسته يك دختر پاكدامن و عفيف است تهى مى شوند.تـجربه نشان داده است كه مراعات حجاب در ميان دختران موجب حراست و سلامت روحى و نيز موفقيت آنان در زندگى آينده است .عـفـت و حيا در زندگى انسان به قدرى اهميت دارد كه پيامبررمى فرمايند: الحيا هو الدين كله , حيا تمام دين است .وامام صادق (ع ) مى فرمايند: لا ايمان لمن لا حيا له , كسى كه حياندارد, ايمان ندارد.استفاده از لباسهاى تنگ و عريان نمودن بخشى از بدن و در معرض ديد نامحرم قرار دادن , علاوه بر مضرات بهداشتى آن , عفت و حياى دختر راخدشه دار مى سازد و مقدمات دورى از مبدا آفرينش را فراهم مى آورد.دخـتـر جـوان بـا رعايت حجاب , خود را به خدا نزديك مى كند, زيرا به كمك آن , امنيت و آرامش مى يابد و افراد هرزه و لاابالى و منحرف را ازنگاههاى آلوده محروم مى سازد.دخـتـرعفيف و پاكدامن , فطرتا از اين كه به ديده شهوت آلود و هوس انگيز به او نگريسته شود در رنج و ناراحتى است و اگر دخترى اين خصوصيت و حالت را نداشته باشد و حاضر باشد كه بخشى از مـوى خـودرا نـامـحـرم بـبـيـنـدو هـمـچـنين از آن كه مورد بهره بردارى چشمهاى آلوده و هوس انگيزقرار گيرد, رنج و نفرتى احساس نكند, بايد بداند كه از فطرت سالم خود فاصله گرفته اسـت و با آلودگى نگاههاى بيگانه , خو پيدا كرده و به سراشيبى سقوط و فساد نزديك گرديده و ارزشهاى انسانى را از دست داده است .از طـرفـى دخـترى كه حريم حجاب را رعايت كند و خود را از دسترس نامحرمان دور نگاه دارد, همچون گوهرى با ارزش در درون صدف , ارزش و احترام خود را در نزد همگان افزايش داده و از ابتذال در امان مانده است .پـسـران جوان نيز هر چند لاابالى و بى بندوبار باشند, باز در عمق روح خود براى دخترانى , ارزش قـائلند كه در دسترس و پيش پا افتاده و بى بندوبارو بزك كرده نباشند و در درون خود اين گونه دختران را مى ستايند.عـفـت و حيا از خصوصيات فطرى آدمى است , چرا كه نظام آفرينش براى پاسدارى و نگهدارى از ايـن گـوهـر گـرانبها و ارزشمند و همچنين براى حفظ مقام و موقعيت زن , زيبايى اش را در اين مى بيند كه او, همچون گوهرى قيمتى درون صدفى از هر گرد و غبار و آفات و آلايشى و به دور ازدسـتـرس اين و آن باشد, چرا كه شئ قيمتى را معمولا دور از دسترس همگان در يك جاى امن نگهدارى مى كنند, ولى وسائل كم ارزش هميشه جلو دست و پا است .بـيـشـتـر بـانوان به تجربه دريافته اند: زمانى كه زن از درون اين صدف قيمتى خارج شده , لطمه بـزرگى به شخصيت والاى خويش و جامعه وارد ساخته و همواره در اجتماع , موجب سؤ استفاده مردان پست و هرزه و نيز مايه لعن و طعن و تحقير اكثر مردم واقع شده اند.دخترى كه زيور خود را تنها در كانون گرم خانواده بپوشد ودر بيرون از خانه و اجتماع با متانت و وقـار و پـوشـيـدگـى ظاهر شود, هم در بين اعضاى خانواده عزيز و گرامى است و هم در چشم ديگران ارزشمند.اگـر دخـتـرى پـا را از حـريـم عـفـت و حـجاب بيرون بگذارد نه تنها اولين ضربه را به زندگى خـانـوادگـى خود فرود آورده , بلكه گناه بزرگى را مرتكب شده است و نسل جوان پسر را كه در آيـنـده بـه حـال خـود و اجـتماع مفيد خواهند بود, در معرض تباهى و سقوط قرار داده است و با انحراف آنان , ضربه اى مهلك به آينده جامعه خود خواهد زد.تـجـربه هاى تاريخى گذشته به ما نشان داده كه دشمنان ملتها هرگاه كه خواسته اند نسلى را از درون تـهى كنند و سرمايه كشورى را غارت نمايند وذخيره ها و گنجينه هاى آن كشور را به يغما ببرند, از اين راه وارد شده اند.وقـتـى رضاخان توسط انگليس بر ايران مسلط شد, يكى از ماموريتهايش اين بود كه كشف حجاب كند.آتاترك هم كه عامل بيگانه در تركيه بود همين سياست را در پيش گرفت .در الجزاير نيز به همين حيله متوسل شدند.البته بايد هوشيار بود كه در هر زمان , شكل اين توطئه فرق مى كند.در اين زمان ممكن است از طريق زور و قلدرى وارد نشوند, بلكه با حيله ها و فريفتن نسل نو, تحت عـنـوان تجدد و تمدن و علم و عناوين ظاهرفريب ديگر, كارى كنند كه نسل جوان با رضا و رغبت پذيراى اين بدحجابى شود.

موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 19 / 4 / 1395

در گـذشـتـه , بـعـضـى از عـلـمـاى بزرگ ما, دوران بلوغ و تكليف را براى نوجوانان خود جشن مى گرفتند و بزرگان را دعوت نموده و در مراسم باشكوهى از او به عنوان يك فرد بالغ نام برده و حـضـار مـجـلـس به او تبريك مى گفتند, به او اين طور مى فهمانيدند كه اين مرحله از زندگى شـمـاسرآغاز حيات با ارزش و جديدى است كه همانند ساير بزرگسالان رشد يافته , مورد خطاب خداوند قرار مى گيرى و مسووليت پيدا مى كنى و بايدخود تصميم بگيرى , تو ديگر بزرگ شده اى , دررفـت و آمـدهـا, در نشست و برخاستها و در ارتباط باديگران بايد حريم و حدود الهى را رعايت كنى ب وبدين سان با او به عنوان يك شخصيت رشد يافته , رفتار مى كردند.همين امر به پرورش و رشد روحى و روانى او كمك مى كرد و كم كم او را براى پذيرفتن وظايف پر مسووليت زندگى آينده آماده مى ساخت .سـيـدبـن طـاووس (يـكـى از برجسته ترين علماى قرن ششم هجرى كه توفيق تشرف به خدمت حضرت ولى عصر(عج ) را داشته اند) درباره دوران بلوغ و تكليف فرزندش خطاب به وى چنين مى گـويـد: اگر من با مراحم و عناياتى كه خداوند, مرحمت فرموده , زنده بمانم , روز تشرف تو را به سن تكليف (بلوغ ) عيد قرار مى دهم و150 دينار, صدقه خواهم داد.اگـر بـلوغ تو فرا رسد با اين كار, قيام به خدمت حضرتش خواهم كرد, زيرا مال از اوست و من و تو بنده او هستيم .پس اى فرزندم محمد! به ياد عظمت مقام و كمال و بخشندگى حضرتش باش كه در اين هنگام به تو اهميت داده و فرشتگانش ((32))را به سوى توفرستاده تا اعمال عبادى را حفظ نمايند و در روز حساب , گواه بر تو باشند.پس در دوران بلوغ و رشد خود, حق آنان را ادا كن و طاعت الهى را به جاى آور! در اوقات زندگى خـود بـا ايـشان به خوبى و نيكى مصاحبت وهمنشينى كن , بطورى كه غير از خوبى و زيبايى از تو چيزى نبينند و نشنوند.اگر گاهى غفلتى از تو سر زند و از ياد خدا غافل شوى , فورا توبه كن و بدون تاخير, در مقام جبران آن بر آى و صدقه بده , كه صدقه , آتش گناه راخاموش مى گرداند.و چون به سن و سالى كه خداوند جل جلاله تو را به كمال عقل مشر ف فرمايد, برسى و صلاحيت و شايستگى سخن گفتن و روبه رو شدن (درنماز) با حضرتش را به تو عطا كند و شايستگى ورود به ساحت قدسى اش را به اطاعت و بندگى به تو مرحمت فرمايد, آن روز را در نظر بگير وتاريخ آن را يـادداشت كن و آن را از بهترين و بزرگترين اعياد خود قرار بده و هرساله در آن روز تجديد شكر خدا بنما و صدقه بده و بيش از پيش به طاعت خداوند بپرداز((33))!.

كشمكشهاى درونى و عوامل مهيج بيرونى

در انسان كششها و تمايلات مختلفى وجود دارد.خـداونـد ايـن كـششها و تمايلات و غرائز طبيعى را براى هدف و مقصودى عالى در وجود بشر به وديعت نهاده است .جوان در اين مرحله از دوران زندگى خود, علاوه بر ميل به غذا و استراحت و غريزه جنسى , مجهز به قوه عقلانى است .قوه تعقل و تفكر او در اين زمان از جهت آمادگى براى فعاليت به كمال خود مى رسد((34)).جـوان نـبـايد به همه خواسته ها و تمايلاتى كه در ذهن و خاطره اش وارد مى شود, بلافاصله جامه عـمـل بـپـوشـاند, بلكه بايد در كارها, پس از تفكر وانديشه كافى و بررسى همه جانبه آن , عاقلانه تـصـمـيـم بگيرد, زيرا نفس انسانى همواره از سويى در معرض دعوت به كارهاى خير و عقلانى و ازسوى ديگر در معرض وسوسه به كارهاى شر و شهوانى قرار دارد((35)).كسى در اين صحنه نبرد و مبارزه داخلى پيروز مى گردد كه جانب عقل را مراعات كند.در قرآن كريم تاكيد فراوانى درباره انديشيدن در كارها و تعقل نمودن در امور, شده است ((36)).بـا بـروز تـمـايـلات جـنـسـى در اين دوران , جوان بيشتر مورد هجوم وسوسه هاى شيطانى قرار مى گيرد و به همين جهت است كه تكليف پيدا مى كند,لذا پاك ماندن جوان در اين دوران , ارزش فراوان دارد.در حـديـثـى آمـده است كه خداوند به جوان پرهيزگار مباهات مى كند وبه ملائكه مى فرمايد: به بنده ام نظر كنيد كه شهوتش را به خاطر من ترك كرده است ((37)).جـوان در ايـن دوران بـا مـسـائل و حـوادث گـونـاگونى روبه رو خواهد شد و براى بارور شدن شخصيتش در معرض آزمايشهاى فراوان الهى قرار خواهدگرفت , در محيط زندگى او زمينه هاى بسيارى براى رشد و سعادت و يا سقوط و شقاوت پيش خواهد آمد.او بـا افـراد آلـوده و بى بندوبار و منحرف , مواجه خواهد شد و در معاشرتهاى روزانه ممكن است با پـسـران جـوانى روبه رو گردد كه عفت اخلاقى وضوابط شرعى را رعايت نمى كنند, لذا موقعيتى بـراى انحراف جوان فراهم مى شودب دختر جوان در اين هنگام بايد كاملا هوشيار باشد و قدر عفت وپـاكـى و سـلامت روانى خود را بداند و دامن خود را آلوده نسازد و زمينه را براى نگاههاى آلوده جوانان بى بندوبار و هوسباز فراهم نكند, بلكه بايدخويشتن دارى كند.دختر, مادام كه دختر است بايد رفتارى دخترانه داشته باشد و در خانه و اجتماع با ظاهرى ساده و بـدون آرايـش و تزيين حاضر شود, اينك وقت تلاش و تحصيل شماست و زمانى كه بزرگ شديد و تـشـكـيـل خـانواده داديد, آن وقت مطابق با اقتضاى زندگى خانوادگى بايد به خود بپردازيد و درخانه همانند يك زن , زندگى كنيد.بـنـابـر ايـن اولـين قدم اساسى و عملى در كنترل خواسته ها وهوسهاى نفسانى مراقبت از نگاه و بى بندوبارى است .قرآن همان طور كه مردان را از نگاه به زنان نهى مى كند, زنان را نيز از نگاه كردن و خيره شدن به مـردان منع مى نمايد و صريحا هشدار مى دهد: به زنان مومن بگو كه چشمهاى خود را (از حرام ) و دامن خود را از آلودگى , نگاه دارند((38)).نـگـاه در واقـع , مـقـدمـه اشـتغال فكر به عواقب و خاطرات مربوط به آن است , زيرا پس از نگاه , صـحنه هاى مهيج در ذهن باقى مى ماند و احساسها واراده انسان را تحت تسلط خود در مى آورد و انسان , تابع شهوات خود مى گردد.بايد دختر را از شركت در بعضى از برنامه هاى تفريحى يا ميهمانى هايى كه او را اجبارا به رفت و آمد و بـرخـورد با نامحرمان وادار مى سازد, منع كرد, زيرا اين برخوردها اولين زمينه اختلال روحى و انحراف او را فراهم مى سازد.عامل ديگرى كه نقش بسيار موثرى در تحريك ميل جنسى دارد, نيروهاى تخيل و فكر است .نـيـروى تـخـيـل كه خداوند آن را براى بالندگى فكرى و آفرينندگى هنرى در وجود انسان به وديـعـت نـهـاده است , در دوران جوانى , ممكن است موردسؤ استفاده قرار گرفته و تحت تاثير و تـسـلط غريزه جنسى و وسوسه هاى شيطانى , درس و تحصيل را رها كرده و به دنبال ايجاد روابط ناسالم باشد.در بـعضى موارد حتى نفوذ يك فكر و خيال هوس آلود, آن هم براى يك لحظه ومشغول شدن فكر بـه آن , كـافـى اسـت كـه انـسان را از حالت طبيعى خارج كرده و ميل جنسى او را تحريك نمايد, بـنـابـرايـن بـايـد هـمان طور كه چشم خود را از نگاه هاى بى مورد و حرام باز مى داريم , انديشه و خيال خود را نيز از هرگونه تصور بى مورد و حرام نگه داريم و به محض خطور چنين فكرى , خود را با فكر ديگرى مشغول سازيم و سعى كنيم فكر قبلى را كاملا فراموش نماييم((39)).بـنابر اين براى اين كه جوان از چنگال اين تمايلات و كششها رهايى يابد و عقل و منطق بر سرتاسر وجـودش حـاكـم و فـرمـانـروا بـاشـد, لازم است كه بااجتناب و دورى از برخوردهاى نامشروع و زمينه هاى انحراف به عقل ميدان دهد و آن را با ايمان به خدا و انجام نيايش و عبادت , تقويت كند تا بتوانددر مقابل تمايلات درونى و كششهاى بيرونى , خود را كنترل نمايد و تسليم چشم و گوش بسته آنها نشود.ديدگاه واقع بينانه .بـيدار شدن غريزه جنسى در نوجوان , نبايد مورد سؤ استفاده افكار و انديشه هاى غلط واقع شود و به آن به عنوان يك پديده زشت و آلوده وانحراف آميز نگاه شود.همان طور كه گفته شد, بروز و ظهور ميل جنسى , خود آيت و نشانه اى از طرف خداوند است كه بـه مـنـظـور بقاى نسل در وجود بشر نهاده شده وداراى هدف و مقصدى عالى و هماهنگ با كل نظام آفرينش است .آشـكـار شـدن غـريـزه جـنسى در جوان و بالغ شدن وى به معناى اين نيست كه او از همه جهات كاخـلاقـى , اجـتـمـاعى و اقتصادى ك پا به مرحله بلوغ نهاده و آمادگيهاى لازم را براى ازدواج و تـشـكـيـل خـانـواده , پـيدا كرده است , بلكه او بايد مدت زمان ديگرى را صبر كند تا از هر جهت , پختگى مناسب را براى تشكيل زندگى مشترك زناشويى به دست آورد.در واقـع ظهور غريزه جنسى , در سنين نوجوانى , به منزله بشارتى است ك در جهت رشد طبيعى فـردى جـوان ك كـه در آيـنـده اى نه چندان دور, اومى تواند همانند هر انسان بزرگسالى تشكيل خانواده دهد.جوان نبايد بيش از اين درباره غريزه جنسى و مسائل زندگى زناشويى , جستجو و تحقيق كند, چرا كـه پـى گـيرى بيش از حد و تخيل و انديشيدن بيش از اندازه در اين باره , موجب انحراف فكرى , اختلال روانى و از بين رفتن آرامش روحى و عدم توفيق در درس و تحصيل خواهد شد.جـوان بـايـد ارزش فرصتهاى دوران جوانى را بداند و با برنامه ريزى دقيق و حساب شده , درطول زندگانى خود, حداكثر بهره بردارى را از آن بنمايد.دانـشمندان بزرگ , بيشترين موفقيت خود را, مرهون بهره گيريهاى صحيح از دوران جوانى خود مـى دانـنـد و بـا مطالعه و كسب تجربه هاى فراوان واندوختن دانشهاى بى شمار كدر هنگام ميان سالى ك از آنها نتايج پربار علمى گرفته اند((40)).جـوان بـايـد هـوشيار باشد و در كارها و فعاليتهاى روزانه به عقل خود ميدان دهد و بر عواطف و احساسها و غرايز خود تسلط يابد تا بتواند مسائل رادرست ارزيابى كند.بـايـد ريشه تمايلات و خواسته هاى خود را بررسى نمايد, اگر موافق عقل و قوانين شرع بود آن را دنبال كند وگرنه از انجام آن كار, صرف نظرنمايد.در اين مرحله از زندگى بايد بيش از پيش با خداى خود انس و الفت پيدا كند و در نيايشهاى خود از او يـارى بخواهد, زيرا انسان در هيچ زمانى درطول دوران زندگانى خود, تا اين حد مورد توجه خداوند نيست .ابتداى بلوغ , نوجوان هنوز مرتكب گناه و معصيت نشده , صفحه دلش پاك و بى آلايش است , اگر هم خطايى مرتكب شود, توبه اش زود مورد قبول خداوند واقع خواهد شد.بـيـشـتر توفيقات دانشمندان و علماى ارزشمند, بر اثر پاك زيستن در دوران جوانى است , در اين دوران بـوده كـه رابـطـه خـود را بـا خالق خويش ,مستحكم كرده و به مقامهاى عالى روحى نايل گرديده اند.جنگ ايران و عراق حوادثى را پيش آورد كه عملا نشان داد, انسانهاى پاكى كه در عنفوان جوانى با عـشـقى سرشار و قلبى مملو از ايمان به خدا, درفعاليتهاى اجتماعى و مردمى خود, با دلى شاد و لـبـى خـنـدان و تلاشى خستگى ناپذير, در صحنه هاى نبرد حق عليه باطل , چگونه انجام وظيفه كـرده وبـه كارهاى سازنده اى دست زدند و با درايت كامل به سوى كمال نهايى و قرب الهى پيش رفته و ره صد ساله را يك شبه طى نمودند.

موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 25 / 1 / 1395

احادیث تصویری - حدیث با عکس

ظهور هويت من در جوان

جوان در دوره نوجوانى با بحران فوق العاده اى روبه رو مى شود, كه از سه محور, او را محاصره كرده است :

بحران بيولوژيكى , بحران روحى كروانى , بحران اجتماعى .

در بحران بيولوژيكى , بدن جوان تغييرات قابل ملاحظه اى پيدامى كند كه با تحريكات جنسى , توام است .در وهله اول , جوان بايد خود را با اين تحولها و تغييرهاى جديد جسمى و جنسى سازگارى دهد.در بـحـران اجـتـمـاعى , جوان در ارتباط با محيط اجتماعى اش , به صورت شركت در فعاليتهاى جـمـعـى و اظـهـار تـعلق به گروه و عضويت در آن به نحوى , نيازهاى اجتماعى خود را برطرف مى سازد.

مساله مهم بحران روحى ك روانى , يافتن هويت خود است .او تـا بـه حـال تـصـويـر درست و روشنى از خود نداشته , ولى كم كم خود را به صورت يك وجود نوظهور, كشف مى كند.او بايد هويت دوره هاى قبلى زندگانى اش را با وضعيت كنونى و جديدش , پيوند دهد.در اين جاست كه هويت فردى اش شكل مى گيرد.

حـالـتـهـايى را در خود احساس مى كند, به خصوص گاهى كه تنها مى شود به خود مى انديشد و سـوالهايى نظير اين كه : من كيستم ؟ جهان پيرامون من چيست ؟ رابطه من با جهان , چگونه است ؟ مـن كـجـاى عـالـم هـسـتـم ؟ هـدف من چيست ؟ من چگونه بايد باشم ؟ همه اين پرسشها بر اثر بروزشخصيت و آگاهى به خود براى جوان پيش مى آيد و او را دچار يك نوع نگرانى و سرگردانى مى نمايد.

جـوان , در جـسـتـجـوى شخصيت خود, به اين نتيجه مى رسد كه بايد تشخيص دهد, براى او چه چـيـزهايى مهم و چه كارهايى ارزشمند است ؟همچنين او در پى به دست آوردن معيارهايى است كـه بـتـوانـد بـراسـاس آن مـعـيـارها, رفتار خود و ديگران را مورد قضاوت و ارزشيابى صحيحى قراردهد((16)).

ايـن جـسـتـجـوى ذهـنى , اگر مسير طبيعى اش را طى كند و بر اساس بينشى صحيح , پاسخى مـنـطقى دريافت دارد, شخصيت فردى و اجتماعى اودرست شكل مى گيرد و احساس اعتماد به نفس در وى قوت مى يابد.

در ايـن مـرحـلـه است كه نقش سازنده و حياتى دين در توجه دادن وى به سوى مبدا كمال و در پـرورش روح و روان و سـازمـانـدهى شخصيت جوان آشكار مى گردد, زيرا به پرسشهاى عميق و ظاهرا ساده كه از ضمير ناخودآگاه جوان سرچشمه يافته و بعضا در ذهنش طرح مى گردد, پاسخ داده مـى شـود و بـه قلبش ثبات و آرامش بيشترى مى بخشد و او را از سرگردانى روحى و روانى نجات مى دهد.

در ايـن صـورت اسـت كـه شـخـصـيـت جـوان شـكل گرفته و جهت مى يابد و با الگوگيرى از شخصيتهاى بزرگ پيشوايان دينى , اراده اش قوى مى گردد,بطورى كه با همتى بلند, بزرگترين نيروى دوران زندگى خويش را در راه سازندگى خود و ديگران به كار مى اندازد.

موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 25 / 1 / 1395

احادیث تصویری - حدیث با عکس

پديده هاى جسمى بلوغ

ظـهور بلوغ با دگرگونيهاى فيزيولوژيكى و بيوشيميايى در بدن شروع مى شود و وضعيت كاملا جديدى در وجود دختران و پسران پديدمى آورد.غده هاى مترشحه داخلى و خارجى فعال مى گردد((7)).صفات اوليه جنسى كه مربوط به اندامهاى جنسى هستند, وظيفه توليد نسل را به عهده دارند.تـغـيـيرات حاصله بر اثر فعال شدن غده هيپوفيزآدرنال (فوق كليوى ) و گنادها (غدد جنسى ) به وجود مى آيد.

ايـن دگـرگونيها سرآغاز زندگى بزرگسالى به شمار مى رود كه در نظر اول شايد چندان قابل تـوجـه نـبـاشد, اما اختلاف آشكار آن با دوره كودكى ازلحاظ وضعيت ظاهرى و رفتار و حالتهاى روانى كاملا محسوس است .

حالت طبيعى رسيدن به بلوغ جنسى , براى بيشتر پسران از پانزده سالگى و براى اكثر دختران از نه سالگى آغاز مى گردد.در طى ايـن مـرحله در اكثر نوجوانان , طرح نسبتا ثابت چهره و اندامهاى بدن نمايان مى گردد و پس از آن , تغييرهاى جسمى تا پايان عمر به آرامى ادامه دارد.بطور كلى در دوره نوجوانى آنچه كه بيش از همه به چشم مى خورد, بلند شدن قامت , ازدياد وزن , رشد سريع استخوانها و ماهيچه ها مى باشد وهمزمان با آن , اعضاى داخلى بدن رشدى مشابه دارند.

از ويژگيهاى ديگر جسمى دختران جوان در اين دوره , برآمدگى سينه و روييدن مو در بعضى از اعضاى بدن است ((8)).براى اولين بار مقدارى خون از او دفع مى شود كه اصطلاحا به اين حالت , رگل يا قاعدگى گفته مى شود((9)).د اولـين قاعدگى : هنگام بلوغ , با تغييراتى كه در بدن صورت مى گيرد, هورمونهاى محرك غدد جـنـسـى از غده هيپوفيز ترشح مى شود و تخمدانها بعد از سالها خاموشى , در اين دوران شروع به ترشح استروژن و پروژسترون مى كنند.

جدار رحم نيز به ترتيب رشد مى كند و بالاخره اولين خونريزى قاعدگى رخ مى دهد.ايـن پديده كه براى دختر نوجوان سابقه اى نداشته , در صورت عدم آگاهى قبلى , مايه تعجب و يا حـتى در مواقع عدم راهنمايى صحيح و اصولى احتمالا سبب ترس و نگرانى وى مى شود, در حالى كـه بـا تـوضـيـحـات مـذكـور مـعـلـوم مـى گـردد كه اين پديده , كاملا طبيعى بوده و ناشى از تغييرهاى خاص دوران بلوغ در آنان مى باشد و لذا محلى براى نگرانى و ترس وجود ندارد.

موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 25 / 1 / 1395

احادیث تصویری - حدیث با عکس

زنـدگـى در دنياى امروز, زندگى در مدرسه است و سعادت و شقاوت هر انسانى به اراده همان انسان رقم مى خورد.اگر بخواهيد عزيز و سربلند باشيد بايد از سرمايه هاى عمر و استعدادهاى جوانى استفاده كنيد.

امام خمينى (قدس سره ).

مقدمه

جوان براى درك بهتر خود و آشنايى با محيط پيرامون خويش , نيازبه راهنمايى و آگاهى دارد.او هـمـواره در حال رشد و نمو است و رشد جسمى اش بطور طبيعى , همراه با حالتها و هيجانهاى روحى و عاطفى است .جـسـم جـوان بـه شكل غير ارادى به رشد خود ادامه مى دهدو رشد روحى و روانى وى در ارتباط مستقيم و متقابل با جسم اوست .

هـنـگـامى جريان رشد, حالت طبيعى به خود مى گيرد, كه او از نظر فكرى و اعتقادى در جهت صحيح و در مسير طبيعى برنامه هاى تكاملى نظام آفرينش قرارگيرد.بـنـابـر ايـن , جوان براى رشد روانى و سازندگى خود, نيازمند هدايت و راهنمايى مربيان صالح و خيرانديش است .از طرفى او نيازمند به فكر كردن درباره خود و رفتار و اعمال و عكس العملهاى خويش در محيط زندگى است .

او بايد چگونه زيستن را بياموزد, به خصوص زمانى كه به شخصيت خود پى مى برد و كم كم خودش را پيدا مى كند كه : من كيستم و در كجا هستم وچگونه بايد باشم ؟ او بايد پاسخ اين سوالها را بيابد, تا بتواند در مسير زندگى خود سنجيده گام بردارد و به آينده اى مطمئن و سعادتمند دست يابد.

يكى از روان پزشكان((1))مى گويد: من در تحقيقات فراوانى كه درباره علت ناراحتيهاى اشخاص انـجام داده ام , به اين نتيجه رسيده ام كه : اين افراد دردوران كودكى و جوانى , چگونه زيستن را به خوبى فرا نگرفته اند و به اندازه كافى راهنمايى نشده اند, بسيارى از آنان در حال حاضر خود پدر و مـادرهـسـتند و داراى فرزندانى نيز هستند, ولى آنها بدون اين كه خودشان بخواهند و يا بدانند, ناراحتيهاى روحى و روانى خود را به فرزندان منتقل مى كنند.

جـوان بـه عـلـت اين كه سنش كم است و كمتر از بزرگسالان گرفتار ناملايمات زندگى شده , داراى ذهنى خام و عارى از تجربه است .اوكـمـتـر از بـزرگـتـرهـا سردو گرم روزگار را چشيده و با مشكلات و دشواريهاى كمترى در زندگى روبه رو گرديده است .

ذهـن پـاك و سـاده اش چـنـدان فرصت انحراف و آلودگى پيدا نكرده و از طرفى چون به دوران كـودكى نزديك است , بهتر از افراد مسن مى تواندخاطره ها و حوادث دوران كودكى خود را به ياد آورد و عـلـت بـعـضـى از احـساسات و رفتار خود را بفهمد و در نتيجه , هرگاه رفتارناپسندى از خودمشاهده كرد, به آسانى آن را علت يابى كرده واصلاح نمايد.

جوان هنوز قسمت بيشتر عمر خود را در پيش رو دارد.او با شناخت بهتر خود, مى تواند از بروز واكنشهاى نابهنجار در برابر پيشامدهاى زندگى , در آينده جلوگيرى نمايد.

موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی